هفت روز هفت یادداشت: ۱۱۰ درصد ملت فاسد و کسانی که از ولایت فقیه رنج می‌برند (ابراهیم نبوی)

 




خیلی اوقات این عبارت «عدد بده» محسن نامجو بهترین توصیف واقعیت است، یک جوری است که آدم نمی‌تواند فکر کند با دادن این آمار، طرف دارد جدی حرف می‌زند یا شوخی می‌کند. قبل از اینکه بگویم طرف دارد واقعا جدی می‌گوید یا شوخی می‌کند، به این توجه کنید که به گفته رئیس کل دادگستری هرمزگان ۳۲ نفر از مدیران و اعضای کانال‌های تلگرامی دستگیر شدند. این آقای رئیس کل توضیح داده که «این ۳۲ نفر با تحریک افراد به انحرافات جنسی، گرایش به مضامین اخلاقی و ایجاد پروفایل‌های غیرواقعی به جذب بیش از ۳۰۰۰ نفر در کانال‌های غیراخلاقی مبادرت ورزیده بودند.»
یعنی آدم یک لذت خاصی می‌برد وقتی متوجه می‌شود که به عنوان دلیل دستگیری افراد، یکی هم ایجاد پروفایل غیرواقعی گفته می‌شود. انگار ایجاد پروفایل واقعی جرم نیست و برای ماموران فتا فرقی می‌کند شما پروفایل واقعی داشته باشید یا غیرواقعی. البته این مشابه سازی‌های نامربوط در همه جای مملکت یافت می‌شود، همین چند روز قبل روزنامه کیهان در مخالفت با فرهاد توحیدی فیلمنامه نویس موفق که قرار است بزرگداشت او در جشنواره فیلم فجر برگزار شود، ضمن مقادیر معنتابهی اتهام اخلاقی و از این جور چیزها، توضیح داده که «بیشتر آثاری که نوشته با شکست روبرو شده.» انگار ناموفق بودن فیلمنامه جرم است.
مثل این می‌ماند که طرف را به اتهام اختلاس دستگیر کرده باشند، بعد قاضی توضیح بدهد که این آدم در زمان بچگی هم سر جایش جیش می‌کرده یا قاتل از زنش هم طلاق گرفته بوده. شما به طلاق چکار داری؟ اصلا به توچه فیلمنامه‌اش فروش می‌کرد یا نه.
اما مسئله ما فعلا اختلاس و قتل و طلاق و جیش و فیلمنامه نیست، بلکه این است که این ۳۲ نفری که دستگیر شده‌اند مدیر یا عضو کانال تلگرام بودند. فرض می‌کنیم حداقل از شانزده کانال تلگرام یک مدیر و یک عضو دستگیر شده باشند. یعنی شانزده کانال غیراخلاقی سه هزار نفر را فاسد می‌کردند. یعنی حداقل در هر کانال حدود ۲۰۰ نفر عضو بودند.
در همین راستا می‌رسیم به آن داستان «عدد بده» که موضوع اصلی ماست که آقای وزیر ارشاد اسلامی گفته که «بیش از ۱۶۰ هزار کانال فساد و الحادی مسدود شده‌اند که این اقدام در راستای مصونیت نسل جوان از قرار گرفتن در معرض بمباران فرهنگی صورت گرفته است.» این کانال‌ها هم احتمالا هر کدام بطور متوسط هر کدام ۲۰۰ عضو داشتند که از کله صبح تا کله صبح بعدی در حال الحاد و فساد بودند.
خودتان حساب کنید ۱۶۰ هزار کانال مسدود بطور بالقوه یا بالفعل چند عضو که مایل به فاسد و ملحد شدن بودند، داشتند. یک ضرب و تقسیم ما را به عددی در حدود ۳۲ میلیون نفر می‌رساند. یعنی در ام‌القرای اسلام که الحمدالله بهترین امت برگزیده جهان در آن به‌سر می‌برند، حداقل ۳۲ میلیون نفر از کاربران اینترنت مایل به فاسد و ملحد شدن هستند. همین وزیرارشاد در جای دیگری گفته که ما در حال حاضر ۲۸میلیون کاربر اینترنتی در تمام کشور داریم. یعنی بیش از ۱۱۰ درصد از مردم ما فاسد هستند و گرایش به الحاد دارند.
لامروت! چطوری از ۲۸ میلیون کاربر ۳۲ میلیون نفرش فاسد هستند. حداقل دو دقیقه زبان به دهن بگیر و فکر کن داری چه حرفی می‌زنی، بعد گاله را بگشا.
پاکت، ناموس و غیرت
فقط کم مانده ائمه جمعه و جماعات به جای سخنرانی و خطبه خواندن با سنگ به مردم حمله کنند. معلوم نیست برای چی سخنرانی می‌کنند؟ طباطبایی نژاد، امام جمعه اصفهان در مورد خانم‌هایی بدحجاب گفته: «نه پدرش و نه برادرهایش غیرت دارد و …اگر غیرت و دین داشت ناموس خود را در معرض دید نمی‌گذاشت.»
گلاب به روی شما، این داستان کمی فیسبوکی است و ادب در آن رعایت نشده، ولی نتیجه آن جالب است. طرف شنیده بود پسرش رفته شهر و فاسد و دزد و معتاد شده، خیلی عصبانی سراغ میرزابنویس ده رفت و از او خواست نامه‌ای برای پسرش بنویسد و گفت بنویس که «ای گه! توی گه رفتی توی آن مستراح کثافت چه گهی بخوری؟ خوب از آن مستراح می‌آمدی به همین کثافتخانه، همان گه را همین جا می‌خوردی.» میرزابنویس نگاهی به مرد کرد و گفت: «برای چی نامه می‌نویسی، برین توی پاکت بفرست برای پسرت.»
حالا حکایت این امام جمعه اصفهان است، معلوم نیست برای چی سخنرانی می‌کند. شما سنگ پرت کن بزن توی سر مردم، نماز جمعه است، چاله میدان که نیست…. البته، شرمنده، یادم رفته بود، نه، مثل اینکه همان چاله میدان است، صد رحمت به چاله میدان.
جنگ هشت ساله، بازسازی سی ساله
بیخودی نیست که این عزیزان سپاه این همه به جنگ علاقه دارند و وقتی راجع به جنگ هشت ساله حرف می‌زنند، چنان حالی می‌کنند انگار وسط بهشت برین بودند. هشت سال جنگ میان ایران و عراق برقرار بود، سال ۱۳۶۸ هم تمام شد رفت پی کارش. الآن نزدیک به سی سال است از جنگ گذشته و هنوز که هنوز است خوزستان از بالا تا پایین مشکل دارد.
همین هفته قبل مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب خوزستان اعلام کرد که شانزده شهر خوزستان بحران جدی شبکه فاضلاب و پسآب دارند. و آقای مدیرکل اعلام کرده که «برای مرتفع شدن این مشکلات سه سال زمان لازم است.»
معلوم نیست در این مملکت سرعت حرکت را با چه چیزی می‌سنجند؟ لاک پشت هم اگر در دو صدمتر شرکت کرده بود الآن مدال طلا را گرفته بود.
تمام هیروشیما و ناگازاگی با بمب اتم با خاک یکسان شد. آن هم ژاپنی که هم شکست خورده بود و هم چهل درصد کل سرمایه کشور در جنگ دوم تبدیل به خاک شده بود. هشت سال بعد از جنگ هیروشیما یک شهر عادی بود و مردم زندگی شان را می‌کردند. برلین هم در جنگ دوم جهانی با خاک یکسان شده بود. در سال ۱۹۵۷ برلین یک شهر مدرن و کامل بود و اثری از جنگ توی آن نبود. آدم نمی‌فهمد مگر می‌شود هشت سال جنگ کنی و بعد از ۲۸ سال هنوز مناطق جنگی ویرانه باشد؟
هر سال هم رهبر و عزیزان گلگون کفن هی می‌روند به بیابان هویزه و گریه می‌کنند که ای کاش همان روزهای جنگ برمی‌گشت.
طرف یک سیستم فاضلاب می‌خواهد بازسازی کند، سه سال طول می‌کشد، همین چند سال پیش هیروشیما دوباره با زلزله و سونامی نابود شد، یازده ماه بعد شهر بازسازی شد و تمام شد رفت پی کارش. بیخودی نیست که در مملکت عزیز ما ایران نصف جمعیت شاعر و فیلسوف‌اند و اگر دنبال لوله‌کش بگردی بیچاره می‌شوی.  
برجام؛ ازدواج جوانان و آب خوردن
من مطمئن نیستم که خداوند متعال اگر ما را از خاک آفریده باشد، علم‌الهدا را از گچ نیافریده باشد، حداقل در مورد مغزش از چنین مصالحی استفاده کرده است. نمی توانم دریابم که چطوری فکر می‌کند. لابد می‌خواهید بگوئید اصلا فکر نمی‌کند. ولی بگذارید هنوز کمی امیدوار باشم، فقط کمی.
طرف در مخالفت با برجام و اینکه این توافق بی‌فایده است، گفته: «با برجام نه جوانان مان ازدواج کردند و نه مشکل آب خوردن‌مان حل شد.» طرف تفاوت برجام با تامین اجتماعی و سازمان آب را نمی‌فهمد. عزیز من! شما اگر می‌خواهی بچه‌دار بشوی برو آن طرف حرم، زنان و زایمان آن طرف است، اینجا بخش فیزیوتراپی است و فقط معلولین درمان می‌شوند.
اصلا نمی‌فهمد که توافق هسته‌ای ربطی به ازدواج جوانان و حل مشکل گچ موجود در آب مشهد یا وجود جوش شیرین در نان سنگک ندارد. اصولا نمی فهمد که برجام یک توافق سیاسی در حوزه سیاست خارجی است، یعنی اصولا نمی‌داند که یک توافق سیاسی است و به مشکلات خشتک جوانان مربوط نیست، خلاصه کنم که اصولا نمی‌فهمد. شما به خودش سخت نگیر.
جریان تطهیر سلطنت
بیچاره خدا بیامرز رضاشاه که وقتی رفت به تبعید، نه پسرش نه زنش نه هیچ کدام از اعضای خانواده‌اش اسمش را تا سی سال نیاوردند. تا قبل از انقلاب هم که پسرش با پدر مشکل روانی داشت و کلا ملت یا به او می‌گفتند رضاخان کودتاچی، یا رضا قلدر یا دیکتاتور یا در مهربانانه‌ترین حالت می گفتند رضاخان.
مشکل بعد از انقلاب هم نبود، در تمام سالهای قبل از انقلاب محمدرضا پهلوی از پدرش با احترام نام نمی‌برد. تا همین ده سال پیش کسی از خود محمدرضا پهلوی هم با احترام نام نمی‌برد. بطور جدی معدودی سلطنت طلبان طرفدارش بودند، جمعی از روحانیون هم بطور سنتی طرفدار سلطنت بودند و هستند.
یعنی اگر جمهوری اسلامی با این حجم سترگ و پهناور خدمات بیکران به امت شهیدپرور و این رفتار با ملت نبود، تا حالا رضاشاه در جهنم سه چهار دور کنتاکی و سوخاری شده بود و پسرش الآن وسط قیرداغ بود. چنان بلایی روحانیون به سر این ملت آوردند که بر اثر دعاهای دائم و «خدابیامرزی» های ملت الآن پدر و پسر را با تخت روان بردند بهشت و ملت تازه در حال کشف خدمات رضاشاه به ایران نوین هستند. یعنی امکان نداشت هیچ جریانی جز جمهوری اسلامی چنین خدمتی به سلطنت بکند.
اصلا خود رضاشاه هم دوست داشت مملکت جمهوری شود، حالا فرق جمهوری و سلطنت را می‌دانست یا نه، بماند. ولی به هر حال با آن وضع و حال برای رئیس جمهور شدن وضعیتش بهتر بود تا برای شاه شدن. حالا استاد ابراهیم خان رئیسی، یکی از پادشاهان خراسان و تولیت آستان قدس رضوی گفته «جریانی به دنبال تطهیر نظام سلطنت است.» و واقعا هم حرف درستی است. چنین جریانی حدود چهل سال است دارد تلاش می‌کند و واقعا هم تلاشش موفق بوده، اسم این جریان هم جمهوری اسلامی است. واقعا هم دستش درد نکند.
سندروم ولایت فقیه
خوشم می‌آید که طرف خودش می‌داند که ولایت فقیه چیزی شبیه سرطان است. ایشان یعنی حجت الاسلام یزدی کارشناس مذهبی صدا و سیما گفته: «برخی از اصلاح طلبان از ولایت فقیه رنج می‌برند. اصلاح طلبان خوش خیم و بدخیم داریم که نوع بدخیم آنها به دنبال تغییر قانون اساسی است.» اولا دستش درد نکند که توضیح مشخصی از اصلاح طلبان داد، یعنی اگر این روحانیون عزیز نبودند، اصلاح طلبان از دست بعضی از این امت شهیدپروری که هیستری ضداصلاح طلبی دارند می‌خواستند چه کنند؟ بیچاره راست گفته، کلا ولایت فقیه مثل آپاندیس، یا سینوزیت، یا درد مفاصل یا سرطان یا راشیتیسم است، آدم از آن رنج می‌برد…… یعنی چطوری به ذهنش رسیده از چنین توصیفی استفاده کند؟ دستت درد نکند عزیزم. برو جلو راحت باش.
زن بدنسازی که به زندان رفت
به ته فهرست همین هفته اضافه شد. تا به حال نویسندگی، روزنامه نگاری، برگزاری گالری نقاشی، ساختن فیلم مستند، تولید موسیقی غیرمجاز، لایک کردن پست در فیس‌بوک، داشتن کانال تلگرام، انتشار شعر در فضای مجازی، سرودن غزل پست مدرن، عکاسی مدلینگ، آرایشگری، خال‌کوبی، بهایی بودن، برگزاری جلسات عرفان حلقه، درویش بودن، مخالفت با درویش بودن، طرفداری از رئیس جمهور، مخالفت با رئیس جمهور قبلی، اصولا رئیس جمهور بودن، مخالفت با قتل زنجیره‌ای، انجام قتل زنجیره‌ای، مخالفت با اسیدپاشی و دهها و صدها کار دیگر جرم بود، همین هفته پیش در دزفول دو دختر سوار بر موتورسیکلت بودند که تعدادی پسر مزاحم شان شدند و پلیس دخترها را دستگیر کرد تا وقت پسران مزاحم تلف نشود، این هفته هم خانم «شیرین نوبهاری» بانوی بدن‌ساز ایرانی بخاطر انتشار عکس‌های بدون حجابش بازداشت شد. گفته شده که این عکس‌ها «غیر اخلاقی» بوده. یعنی من نمی‌فهمم عکس ورزشی چطور می‌تواند غیراخلاقی باشد؟ البته اگر شیرین ۲۰۰ میلیون تومان پول وثیقه داشت زندان نمی‌رفت، ولی از بس مرفه بی درد است، مثل این میلیاردرهای اختلاس کننده‌ای که میلیارد میلیارد وثیقه می‌گذارند نبود و پولی نداشت و بازداشت شد و زندان رفت و باعث شد که بانوان هموطن به یک رشته دیگر ورزشی علاقمند شوند.